یخ آب می شودیخ آب می شود در روح مندر اندیشه هایمبهار، حضور توستبودن توست...
--------------------------------------------------------------------------------دود می خیزد دود می خیزد ز خلوتگاه من کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟با درون سوخته دارم سخن کی به پایان می رسد افسانه ام ؟دست از دامان شب برداشتم تا بیاویزم به گیسوی سحر خویش را از ساحل افکندم در آب لیک از ژرفای دریای بی خبر بر تن دیوارها طرح شکست کس دگر رنگی در این سامان ندید چشم می دوزد خیال روز و شب از درون دل به تصویر امید تا بدین منزل پا نهادم پای را از درای کاروان بگسسته ام گر چه می سوزم از این آتش به جان لیک بر این سوختن دل بسته امتیرگی پا می کشد از بام ها صبح می خندد به راه شهرمن دود می خیزد هنوز از خلوتم با درون سوخته دارم سخن
همه چیز در نقطه ای از حضور تو آب خواهد شد .... همه چیز ... حتی کوههای غرور من ....خوش باشی خانوم
سلامی گرمشعر خیلی قشنگی بودقالب وبلاگت هم خیلی خیلی خیلی زیبا بودپیروز باشی
--------------------------------------------------------------------------------
دود می خیزد
دود می خیزد ز خلوتگاه من
کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟
با درون سوخته دارم سخن
کی به پایان می رسد افسانه ام ؟
دست از دامان شب برداشتم
تا بیاویزم به گیسوی سحر
خویش را از ساحل افکندم در آب
لیک از ژرفای دریای بی خبر
بر تن دیوارها طرح شکست
کس دگر رنگی در این سامان ندید
چشم می دوزد خیال روز و شب
از درون دل به تصویر امید
تا بدین منزل پا نهادم پای را
از درای کاروان بگسسته ام
گر چه می سوزم از این آتش به جان
لیک بر این سوختن دل بسته ام
تیرگی پا می کشد از بام ها
صبح می خندد به راه شهرمن
دود می خیزد هنوز از خلوتم
با درون سوخته دارم سخن
همه چیز در نقطه ای از حضور تو آب خواهد شد .... همه چیز ... حتی کوههای غرور من ....
خوش باشی خانوم
سلامی گرم
شعر خیلی قشنگی بود
قالب وبلاگت هم خیلی خیلی خیلی زیبا بود
پیروز باشی